جدول جو
جدول جو

معنی تهنیت گفتن - جستجوی لغت در جدول جو

تهنیت گفتن(اُ فَ نِ / نَ دَ)
مبارکباد گفتن و خوش آمدی گفتن. تهنیت کردن.تهنیت دادن. (ناظم الاطباء) : خرچنگ تهنیت حیات باقی ایشان (ماهیان) بگفت. (کلیله و دمنه).
دیهیم و تخت، تهنیت تختگاه گفت
آمد به حکم شه چو به دارالقرار تخت.
ملاطغرا (از آنندراج).
رجوع به تهنیت و دیگر ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بَ)
امر فرمودن ماتم زدگان و خویشان مرده را بصبر و شکیبایی. (ناظم الاطباء) : خرچنگ تعزیت یاران گذشته و تهنیت حیات باقی ایشان بگفت. (کلیله و دمنه). گفت ای یار عزیز تعزیتم گوی که نه جای تهنیت است. (گلستان)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تسلیت گفتن
تصویر تسلیت گفتن
جمله های تسلیت آمیز گفتن
فرهنگ لغت هوشیار